اطراف خونه ما یه جای میدان طوری هست که مغازه های مختلفی داره سوپری و سنگکی و لبنیاتی و. یه مسجدی هم اونجا هست . من تا حالا موقع اذان گذرم اون ورا نیفتاده بود تا امشب . با پسرک پیاده روی می کردیم به میدون که رسیدیم ماشینا چند ردیف پارک کرده بودن حتی تو پیاده رو ! تو مغازه لبنیاتی بودیم که یهو صدای ترق بلند شد ! یه تاکسی به وانتی که بد پارک شده بود خورد! راننده بیچاره با ناراحتی دور ماشین می گشت و سیگار میکشید همون حین مرد وانتی از مسجد اومد . منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ماشینهای اداری bestdesign راهنمای بارداری خریدو فروش ووچرپرفکت مانی وبیت کوین هر چی که بخوای مجله اینترنتی تاپ تو فان فیلتر شدن تلگرام روستای اق چشمه اجناس فوق العاده