تا دو سه روز بعد از متوجه شدنم به خیانت دوست همسرم به خانمش واقعا حالم بد بود خیلی چیزا برام قابل هضم نبود حتی یه شب با بهانه الکی رفتم پیش مادرم خوابیدم کاری که به عمرم بی سابقه بود . خواستم با دو تا از رفیقای گرمابه و گلستانم درد و دل کنم سبک شم تیرم به سنگ خورد چون فهمیدم دوتا از دوستای ایام تحصیلمون به همین مشکل گرفتارن ( گل بودم به سبزه هم آراسته شدم) و. سال اول تدریسم یه مدیر باتجربه ای داشتم یه بار که سر صحبت باز شده بود گفت همه مردا سر و ته منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یادداشت های یک دختر سرگشته آذین فایل دانلود رایگان فلزیاب دیانا | 09100061386 جدید ها تولدِ بهار روستاي زيباي پلام عمومی