+ محمد فقط یه پیشنهاد داد اولش و من خیلی خسته بودم برای قبول کردن و رفتن.یهو برگشت گفت الهام بیا نماز عید فطر بریم مصلی.گفتم محمددد فرداش عروسی داریما.گفت عب نداره بعدا میتونیم بخوابیم.اول قبول نکردم اما بعدش دلم نیومد تنها بره ساعت 4 صبح بیدار شدیم و تا 5 زدیم بیرون.راننده اسنپ یه لات با مرام بود واقعا :)) وقتی دید بزرگراه رو بستن راه رو دور کرد اما ما رو رسوند دم مترو مفتح.اونجا یه آقایی وایستاده بود و مدام تکرار میکرد سلام عید شما مبارک؛ منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آی تی سنتر انواع آیفون تصویری kiashametal هر چیزی که باید از بیمه بدونی رو اینجا بخون افزايش اعضاي کانال تلگرام, آپ چنل طلا کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد آشنایی با انواع درب سایتی برای همه